جهاد و مجاهدان در قرآن‏

پدیدآورمصطفی قویدل

نشریهپاسدار اسلام

شماره نشریه273

تاریخ انتشار1388/11/21

منبع مقاله

share 1073 بازدید
جهاد و مجاهدان در قرآن‏

مصطفي قويدل‏

جهاد يك قانون عمومى در عالم آفرينش است و همه موجودات جهان اعم از نباتات و حيوانات بوسيله جهاد مانع را از سر راه خود برمى‏دارند تا بتوانند به كمال مطلوب خود برسند و با عوامل نابودى خود مبارزه كنند. جَهد را تلاش توأم با رنج معنى مى‏كنند.جهاد، مصدر است بمعنى تلاش و نيز اسم است به معنى جنگ و جنگ را از آن جهت جهاد گويند كه تلاش توأم با رنج است. (قاموس قرآن)
البته بايد توجه داشت كه جهاد علاوه بر نبردهاى دفاعى و گاه تهاجمى، مبارزات علمى، اقتصادى فرهنگى و سياسى را نيز در بر مى‏گيرد.
از آنجا كه هميشه افراد زورمند و خودكامه، فرعونها و نمرودها اهداف انبياء را مزاحم خود مى‏ديده‏اند در برابر آنها، ايستاده و جز به محو دين و آيين خدا راضى نبودند. از طرفى دينداران راستين در عين تكيه بر عقل و منطق و اخلاق بايد در مقابل اين گردنكشان ظالم بايستند و راه خود را با مبارزه و درهم كوبيدن آنان، به جلو باز كنند. به هر حال يكى از افتخارات ما مسلمانان آميخته بودن دين با مسأله حكومت و داشتن دستور جهاد در برنامه‏هاى دينى است. اسلام بر خلاف مسيحيت كنونى كه مى‏گويد: «...هركس به رخساره راست تو طپانچه زد رخساره ديگر را به سوى او بگردان (انجيل متى، باب پنجم، شماره 39) چنين دستورى نمى‏دهد، چرا كه اين دستور انحرافى باعث جرأت و جسارت ظالم و تجاوزگر مى‏شود، حتى مسيحيان جهان امروز نيز هرگز به چنين دستورى عمل نمى‏كنند و كمترين تجاوزى را با پاسخى شديدتر كه آن هم بر خلاف دستور اسلام است جواب مى‏گويند.
جهاد اسلامى اهدافى را تعقيب مى‏كند و آنچه ما را از ديگران جدا مى‏سازد همين است. جهاد اسلامى براى خاموش كردن فتنه‏ها، دفاع از خويشتن، محو شرك و بت پرستى و براى حمايت از مظلومان وضع شده است.
در قرآن كريم، در آيات مختلفى سخن از جهاد و وصف مجاهدان و پاداش آنان به ميان آمده است و حتى خداوند به جهادگران بيدار سوگند ياد كرده است و فرموده: «سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى كه نفس زنان پيش مى‏رفتند، سوگند به افروزندگان جرقه آتش(در برخورد سمهايشان با سنگهاى بيابان)، سوگند به هجوم آوردندگان سپيده دم،(كه آنچنان بر دشمن هجوم سريع مى برند) كه گرد و غبار به هر سو پراكنند،(ناگهان) در ميان دشمن ظاهر شدند».(1)
از اينجا روشن مى‏شود كه جهاد آنچنان عظمتى دارد كه حتى نفسهاى اسبهاى مجاهدان، شايسته سوگند است. و همچنين جرقه‏هاى ناشى از برخورد سمشان به سنگها و گردوغبارى كه در فضا پخش مى‏شود. آرى گرد و غبار صحنه جهاد هم پرارزش است.
خداوند در آيه 251 سوره بقره به يك قانون كلى اشاره كرده و مى‏فرمايد: «و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند سراسر زمين فاسد مى‏شود.» و در جايى ديگر يكى از فلسفه‏هاى تشريع جهاد را چنين بازگو مى‏كند: «و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند. ديرها و صومعه‏ها و معابد يهود و نصارا و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى‏شود، ويران مى‏گردد.»(2)
از آن‏جا كه هرگونه دعوت به خداپرستى بر ضد جبّارانى است كه مى‏خواهند مردم همچون خدا آنها را بپرستند! اگر آنها فرصت پيدا كنند تمام اين مراكز را با خاك يكسان مى‏كنند.
قرآن كريم يكى از خصوصيات ياران پيامبر(ص) را چنين بر مى‏شمرد كه: «در برابر كفار شديد و دلسختند» (اشدّاء على الكفّار)(3)، آرى مؤمنان در ميدان جهاد آنچنان مى‏غرّند كه نمى‏توان تصور كرد، آنها همان كسانى‏اند كه در خلوت شبانه‏شان با معبود گريه سر مى‏دهند.
خداوند در آيه 71 سوره نساء فرمان آماده باش دائمى به مسلمانان مى‏دهد و براى حفظ موجوديت اجتماعشان مى‏فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، با كمال دقت مراقب دشمن باشيد، مبادا غافلگير شويد و از ناحيه آنها خطرى به شما برسد.» سپس دستور مى‏دهد كه براى مقابله با دشمن از روشها و تاكتيكهاى مختلف استفاده كنيد و «در دسته‏هاى متعدد يا به صورت اجتماع، براى دفع دشمن حركت كنيد.» اين آيه دستور جامع و همه جانبه‏اى به تمام مسلمانان، در همه قرون و اعصار مى‏دهد كه براى حفظ امنيت خود و دفاع از مرزهاى خويش دائماً مراقب باشند. و يكنوع آماده باش مادى و معنوى بطور دائم بر اجتماع آنها حكومت كند و حتى خداوند در آيه 102 سوره نساء براى آنكه مسلمانان در ميدان جنگ، موقع نماز از دشمن غفلت نكنند دستور نماز خوف را تشريع مى‏كند و اين چيزى جز توجه دادن مسلمانان به دشمن و لزوم هوشيارى و بيدارى در همه مكانها و زمانها نيست.
و از طرفى خداوند به لزوم آمادگى رزمى كافى در برابر دشمنان تأكيد كرده، مى‏فرمايد: در برابر دشمنان هرچقدر توانايى داريد از نيرو و قدرت و اسبهاى ورزيده براى ميدان آماده سازيد. با اين وسايل دشمن خدا و دشمن خود را بترسانيد، «و اعدّوا لهم مااستطعتم من قوّةٍ و من رباط الخيل ترهبون به عدوّ اللّه و عدوّكم»(4) در اين آيه خداوند به مسلمانان هشدار مى‏دهد كه در انتظار نمانيد تا دشمن به شما حمله كند و آنگاه آماده مقابله شويد، بلكه از پيش بايد به حد كافى آمادگى در برابر هجومهاى احتمالى دشمن داشته باشيد. تعبير آيه به قدرى وسيع است كه بر هر عصر و زمان و مكانى تطبيق مى‏كند و بايد به عنوان يك شعار همگانى در همه جا تبيلغ شود. تأكيدات قرآن بر امر جهاد باعث شده است كه مسلمانان در طول تاريخ اين ميدان را خالى نگذارند و در صحنه‏هاى مختلف حتى با نفرات كمتر، در ميدان جنگ پيروز شوند.
مسلمانان با اين شعار در ميدانها حضور پيدا مى‏كردند كه ما در هر حال به «احدى الحسنيين» (يكى از دو نيكى) مى‏رسيم، يا پيروز مى‏شويم و يا در راه خدا و اعتقاد خود شهيد مى‏شويم كه اين خود نوعى پيروزى است در هر حال براى مسلمانى كه در ميدان جهاد حاضر مى‏شود شكست معنا ندارد كه اين خود علاوه بر تقويت اراده و دادن انگيزه، دشمنان را نيز متحير و مرعوب مى‏كند. در عصر حاضر نيز استعمارگران از اين تعاليم قرآن به شدت وحشت دارند و سعى بر دور كردن مسلمانان از مفاهيمى چون جهاد و شهادت دارند. امام على(ع) درباره جهاد مى‏فرمايند:«انّ الجهاد بابٌ من ابواب الجنّه فتحه اللّه لخاصّة اولياءه ؛ جهاد، درى از درهاى بهشت است كه خداوند آنرا به روى خواص اولياء خود باز كرده است»(5) و حضرت امام خمينى (ره) مى‏فرمايد: «ملتى كه شهادت دارد اسارت ندارد.»
با اين مقدمه، به بررسى ابعاد جهاد و مرور شخصيت مجاهدان از ديدگاه قرآن كريم مى‏پردازيم در اين بحث از تفسير گرانقدر نمونه بهره‏برده‏ايم.
هنگامى كه مسلمانان در مكه بودند مشركان پيوسته آنها را آزار مى‏دادند. مسلمانانى كه مورد شكنجه و اذيت قرار مى‏گرفتند مرتباً خدمت پيامبر مى‏رسيدند و شكايت مى‏كردند و اذن جهاد مى‏خواستند. اما پيامبر به آنها مى‏فرمود: صبر كنيد، هنوز دستور جهاد به من داده نشده است. تا اينكه پيامبر از مكه به مدينه هجرت نمود. خداوند آيه 39 سوره حج را نازل فرمود. اين آيه كه متضمن اذن جهاد است، نخستين آيه‏اى است كه درباره جهاد نازل شده است. خداوند در اين آيه مى‏فرمايد: «خداوند به كسانى كه از طرف دشمنان بر آنها جنگ تحميل شده است اجازه جهاد داده است، چرا كه آنها مورد ستم قرار گرفته‏اند؛ اذن للّذين يقاتلون بانّهم ظلموا». سپس اين اجازه را با وعده پيروزى از سوى خداوند تكميل كرده، مى‏فرمايد: «و خداوند قدرت بر يارى كردن آنها را داراست» مسلمانان بايد آنچه در توان دارند در عالم اسباب بكار گيرند و در انتظار يارى خداوند نيز باشند، اين همان برنامه‏اى بود كه پيامبر اسلام در تمام مبارزاتش بكار مى‏گرفت و پيروز مى‏شد. در آيه 190 سوره بقره نيز خداوند دستور مقاتله و مبارزه با كسانى كه با مسلمانان مى‏جنگند را صادر كرده و مى‏فرمايد: «با كسانى كه با شما مى‏جنگند در راه خدا پيكار كنيد؛ و قاتلوا فى سبيل اللّه الّذين يقاتلونكم» تعبير به «فى سبيل اللّه» هدف اصلى جنگهاى اسلامى را روشن مى‏سازد كه جنگ در منطق اسلام هرگز بخاطر انتقامجويى يا جاه‏طلبى يا كشورگشايى نيست. بلكه تمام حركات و رفتار هنگام و بعد از جنگ رنگ خدايى دارد. قرآن كريم در ادامه توصيه به رعايت عدالت، حتى در ميدان جنگ و در برابر دشمنان كرده، مى‏فرمايد: «از حدّ تجاوز نكنيد، چرا كه خداوند تجاوزكاران را دوست ندارد». خداوند در آيه بعد با صراحت بيشترى دستور جهاد را بيان كرده و مى‏فرمايد: «آنها (همان مشركانى كه از هيچ گونه ضربه زدن به مسلمين خوددارى نمى‏كنند) را هر كجا بيابيد به قتل برسانيد و از آنجا كه شما را (از مكه) بيرون كردند، آنها را بيرون كنيد»(6)
چرا كه اين يك نوع دفاع عادلانه و مقابله به مثل منطقى است. خداوند در آيه 192 همين سوره با اشاره به هدف جهاد در اسلام مى‏فرمايد:«با آنها پيكار كنيد تا فته از ميان برود و دين مخصوص خدا باشد» و بعد اضافه مى‏كند: «اگر آنها (از اعتقاد نادرست خود) دست بردارند (مزاحم آنها نشويد زيرا) تعدى جز بر ستمكاران روا نيست؛ و قاتلوهم حتّى لا تكون فتنه و يكون الدّين للّه فان انتهوا فلاعدوان الّا على الظّالمين». نظير اين تعبير در جاى ديگر نيز آمده است: «و قاتلوهم حتّى لاتكون فتنه و يكون الدّين كلّه للّه فان انتهوا فانّ اللّه بما يعملون بصير»(7) در تفسيرهاى اهل سنت و تفاسير مختلف شيعه از امام صادق (ع) نقل شده است كه چنين فرمود:«تأويل و تفسيرنهايى اين آيه هنوز فرا نرسيده است و هنگامى كه قائم ما قيام كند، كسانى كه زمان او را درك كنند تأويل اين آيه را خواهند ديد، به خدا سوگند در آن موقع، دين محمّد به تمام نقاطى كه شب پوشش آرام بخش خود را بر آن مى‏افكند خواهد رسيد تا در سراسر زمين مشرك و بت‏پرستى باقى نماند». در جاى ديگر خداوند مى‏فرمايد: «در راه خدا پيكار كنيد و بدانيد خداوند شنوا و دانااست ؛ و قاتلوا فى سبيل اللّه و اعلموا انّ اللّه سميعٌ عليم».(8)
يكى ديگر از آياتى كه در آن به جهاد امر شده است آيه 75 سوره نساء است. در اين آيه دعوت به جهاد بر اساس تحريك عواطف انسانى مى‏باشد. در اين آيه خداوند مى‏فرمايد: «چرا شما در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكان مظلوم و بى‏دفاعى كه در چنگال ستمگران گرفتار شده‏اند مبارزه نمى‏كنيد؟ (آيا عواطف انسانى شما اجازه مى‏دهد كه خاموش باشيد و اين صحنه‏هاى رقت‏بار را تماشا كنيد؟) و مالكم لاتقاتلون فى سبيل اللّه و المستضعفين من الرّجال و النّساء و الولدان».
در آين آيه شريفه ضمن دعوت به جهاد به يكى از اهداف متعالى جهاد در اسلام نيز اشاره شده است. رهايى و نجات مظلومين در هر جاى عالم يكى از وظايف مردان مسلمانى است كه قرآن را آويزه گوش خود كرده‏اند و اگر به اين آيه نجات بخش قرآن به معناى واقعى عمل شده بود، در دنياى امروز انسانها اينگونه به استضعاف كشيده نشده بودند. خداوند در آيه بعد براى تشجيع مجاهدان و ترغيب آنها به مبارزه با دشمن و نيز مشخص ساختن صفوف و اهداف مجاهدان مى‏فرمايد: «افراد با ايمان در راه خدا و آنچه به سود بندگان خدا است پيكار مى‏كنند ولى افراد بى‏ايمان در راه طاغوت و قدرتهاى ويرانگر ؛ الّذين آمنوا يقاتلون فى سبيل اللّه و الّذين كفروا يقاتلون فى سبيل الطّاغوت»(9) اين آيه نيز تأكيدى ديگر بر انگيزه‏هاى مجاهدان است. آنگاه كه انگيزه جهاد الهى باشد، مجاهدان اجازه هرگونه برخورد و رفتار حتى در ميدان جهاد را ندارند. در هر حال زندگى خالى از مبارزه نيست، منتهى جمعى در مسير حق و عدّه‏اى در راه باطل و شيطان پيكار مى‏كنند. خداوند در ادامه آيه با تأكيد بر جهاد مى‏فرمايد: «با ياران شيطان پيكار كنيد و از آنها وحشت نداشته باشيد؛ فقاتلوا اولياء الشّيطان».
يكى ديگر از آياتى كه در آن خداوند فرمان به جهاد داده است. آيه 78 سوره حج است، «و در راه خدا جهاد كنيد و حق جهادش را ادا نمائيد، و جاهدوا فى اللّه حقّ جهاده».
در آيه 73 سوره توبه خداوند به پيامبر دستور شدت عمل در برابر كفار و منافقين را داده و مى‏فرمايد: «اى پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و در برابر آنها روش سخت و خشن در پيش گير».
«يا ايّها النّبى جاهد الكفّار و المنافقين واغلظ عليهم» البته طرز جهاد در برابر كفار جهاد همه جانبه و مخصوصاً جهاد مسلحانه است و منظور از جهاد با منافقان انواع و اشكال ديگر مبارزه، غير از مبارزه مسلحانه است مانند مذمت،توبيخ، تهديد و رسوا ساختن. خداوند علاوه بر آنكه به پيامبرش فرمان جهاد مى‏دهد، يكى از وظايف او را تشويق و ترغيب مسلمانان و مؤمنين به جهاد بر مى‏شمارد و مى‏فرمايد: «يا ايّها النّبى حرّض المؤمنين على القتال ؛ اى پيامبر مؤمنان را به جنگ با دشمن تشويق كن»(10) آيه فوق بيانگر اهميت تقويت هرچه بيشتر روحيه سربازان مى‏باشد و نيز يك دستور اسلامى به رهبر جامعه اسلامى است. خداوند در ادامه براى تشويق مسلمانان، خود نيز وعده نصرت و يارى داده، مى‏فرمايد: «اگر از شما بيست نفر سرباز با استقامت باشند بر دويست نفر غلبه خواهند كرد و اگر از شما صدنفر باشند بر هزار نفر از كافران غلبه مى‏كنند» به اين ترتيب مسلمانان نبايد منتظر اين باشند كه از نظر نفرات جنگى با دشمن در يك سطح مساوى قرار گيرند بلكه حتى اگر عدد آنها يك دهم دشمن باشد باز وظيفه جهاد بر آنها فرض است. اما به دنبال دستور سنگين فوق خداوند آنرا چند درجه تخفيف مى‏دهد و مى‏گويد: «هم اكنون خداوند به شما تخفيف داد و دانست در ميان شما افرادى ضعيف و سست هستند، در اين حال اگر از شما صد نفر سرباز با استقامت باشد بر دويست نفر غلبه مى‏كنند و اگر هزار نفر باشند بر دوهزار نفر به فرمان خدا پيروز مى‏شوند.»(11) يعنى هنگامى كه مسلمانان گرفتار ضعف و سستى شوند و در ميان آنها افراد تازه كار و ناآزموده باشند مقياس سنجش همان نسبت دو برابر است. واقعيت اين است كه در هيچ كدام از جنگهاى صدر اسلام عدّه و تجهيزات مسلمين برترى بر عده و تجهيزات كفار نداشت و عامل پيروزى آنها، اعتقاد و عزم راسخ مسلمين و نصرت خداوند بود. و اين مسأله در مورد جنگ عراق با ايران نيز صادق بود و ايرانيان در حالى 8 سال در برابر عراق و تجاوز او ايستادند كه تمام ابرقدرتها و دنيا پشت سر عراق بود و نيروى ايمان و امداد الهى بود كه ايرانيان را در آخر سربلند كرد. اين همان وعده خداوند است كه مى‏فرمايد:«يا ايّها الّذين آمنوا ان تنصروا اللّه ينصركم و يثبّت اقدامكم ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى‏كند و گامهايتان را استوار مى‏سازد.»(12) و اين است وعده نصرت خداوند.
نكته‏اى كه به آن بايد توجه داشت اين است كه براى انسانهاى معمولى يك امر طبيعى است كه جنگ ولو با دشمن و در راه خدا خوشايند نيست. در جنگ هم اموال و انسانها تلف مى‏شوند و هم جراحتها و مشقات وجود دارد، البته براى عاشقان راه حق و كسانى كه در سطح بالايى از معرفت قرار دارند جنگ با دشمنان حق شربت گوارايى است كه آنان همچون تشنه كامان به دنبال آن مى‏روند و مسلماً حساب آنها از حساب توده مردم جدا است. خداوند در آيه 216 سوره بقره مى‏فرمايد:«جنگ (با دشمن) بر شما مقرر شده است، در حالى كه از آن اكراه داريد؛ كتب عليكم القتال و هو كرهٌ لكم» و سپس به عنوان يك قانون كلى و اصل اساسى كه حاكم بر قوانين تكوينى و تشريعى خداوند است اشاره كرده و مى‏فرمايد: «چه بسا از چيزى اكراه داشته باشيد، در حالى كه براى شما خير است و چه بسا چيزى را دوست داشته باشيد و آن براى شما شرّ است.»
خداوند در آيه 16 سوره توبه مسلمانان را از طريق ديگرى تشويق به جهاد كرده، متوجه مسؤوليت سنگين خود در اين رابطه مى‏كند كه نبايد تصور كنيد تنها با ادعاى ايمان همه چيز درست مى‏شود. بلكه صدق نيت و درستى گفتار و واقعيت ايمان شما در مبارزه با دشمنان، آن هم يك مبارزه خالصانه و دور از هرگونه نفاق روشن مى‏شود. نخست مى‏گويد: آيا گمان كرديد شما به حال خودتان رها مى‏شويد و در ميدان آزمايش قرار نخواهيد گرفت، در حالى كه هنوز مجاهدان شما و همچنين كسانى كه جز خدا و پيامبر و مؤمنان محرم اسرارى براى خود انتخاب نكرده‏اند، مشخص نشده‏اند. در حقيقت جمله فوق دو مطلب را به مسلمانان گوشزد مى‏كند و آن، اينكه تنها با اظهار ايمان كارها سامان نمى‏يابد و شخصيت اشخاص روشن نمى‏شود، بلكه با دو وسيله، مردم آزمون مى‏شوند. نخست جهاد در راه خدا و دوم ترك هرگونه رابطه و همكارى با منافقان و دشمنان كه اولى دشمنان خارجى را بيرون مى‏راند و دومى دشمنان داخلى را. در جاى ديگر خداوند براى تأكيد بيشتر مى‏فرمايد:«ما قطعاً همه شما را مى‏آزمائيم، تا معلوم شود مجاهدان واقعى و صابران از ميان شما كيانند(و مجاهد نماها و منافقان چه كسانى) ؛ و لنبلونّكم حتّى نعلم المجاهدين منكم و الصّابرين»(13)
در آيه 19 سوره محمد موضع گيريهاى مختلف «مؤمنان» و «منافقان» در برابر فرمان جهاد روشن مى‏شود. «كسانى كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند چرا سوره‏اى نازل نمى‏شود» سوره‏اى كه در آن فرمان جهاد باشد و تكليف ما را در برابر دشمنان سنگدل روشن سازد. اين وضع حال مؤمنان راستين است. اما (منافقان هنگامى كه سوره واضح و روشنى نازل مى‏گردد كه در آن سخنى از جنگ است، منافقان بيمار دل را مى‏بينى كه همچون كسى كه در آستانه مرگ قرار گرفته است ( با نگاهى مات و مبهوت و چشمانى كه حدقه آنها از كار ايستاده) به تو نگاه مى‏كنند.»
ميدان جهاد براى مؤمنان، ميدان اظهار عشق به محبوب و ميدان پايدارى و مقاومت و پيروزى است. و در چنين ميدانى ترس معنى ندارد. اما براى منافقان ميدان مرگ و نابودى و بدبختى است، ميدان شكست و جدايى از لذات دنيا است. ميدانى است تاريك و ظلمانى با آينده‏اى وحشتناك و مبهم!
خداوند در آيه 77 سوره نساء ضمن نكوهش كسانى كه ابتدا منتظر فرمان جهاد بودند ولى بعد از نزول آيات جهاد، براى شركت در ميدان جهاد مسامحه كردند مى‏فرمايد: «راستى شگفت‏انگيز است (حال جمعيتى كه در يك موقعيت نامناسب با حرارت و شور عجيبى تقاضا مى‏كردند به آنها اجازه جهاد داده شود). و به آنها دستور داده شد كه فعلاً خوددارى كنيد و به خود سازى و انجام نماز و تقويت نفرات خود و اداى زكات بپردازيد، اما هنگامى كه زمينه از هر جهت آماده شد و دستور جهاد نازل گرديد، ترس و وحشت يكباره وجود آنها را را فرا گرفت و زبان به اعتراض در برابر اين دستور گشودند و صريحاً گفتند: خدايا چرا به اين زودى دستور جهاد را نازل كردى؟ چه خوب بود مدتى اين دستور به تأخير مى‏افتاد».

پى‏نوشت‏ها: -

1. سوره عاديات، آيات 5 - 1.
2. سوره حج، آيه 40.
3. سوره فتح، آيه 29.
4. سوره انفال، آيه 60.
5. نهج البلاغه، خطبه 27.
6. سوره بقره، آيه 191.
7. همان، آيه 244.
8. سوره انفال، آيه 39.
9. سوره نساء، آيه 76.
10. سوره انفال، آيه 65.
11. سوره انفال، آيه 66.
12. سوره محمد، آيه 7.
13. سوره محمد، آيه 31.

مقالات مشابه

قرآن و عملیات استشهادی

نام نشریهقرآن، فقه و حقوق اسلامی

نام نویسندهمحمد جواد اسکندرلو, محمد حسین اکرمی

شيوه هاي مواجهه با «دشمن» در قرآن كريم و كتاب مقدس عبري

نام نشریهمعرفت ادیان

نام نویسندهاعظم سادات شبانی, سهیلا جلالی کندری

معناشناسي واژه شهادت در نظام معنايي قرآن

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهمحمد عظیمی ده علی

نگرش قرآن کریم در زمینه دشمن شناسی در تفاسیر فریقین

نام نشریهمطالعات تقریبی مذاهب اسلامی (فروغ وحدت)

نام نویسندهعباس مصلایی‌پور یزدی, جواد جمشیدی آبادی

تبیین راهبرد نرم افزار گرایانه جهاد در قرآن کریم

نام نشریهتحقیقات علوم قرآن و حدیث

نام نویسندهمحمدرضا ستوده‌نیا, محمد جانی‌پور

بررسی رابطه بین شهادت و صداقت در قرآن و روایات معصومین علیهم السلام

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمهدی ممتحن, اختر سلطانی, مهرداد علی مرادیان

نبرد مخفی از منظر قرآن کریم با نگاهی به واژهی «سریّاً»

نام نشریهپژوهش‌های قرآن و حدیث

نام نویسندهبی‌بی‌زینب حسینی, محمدعلی رضایی کرمانی, مرتضی ایروانی